یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

فردا

فردا پام رو عمل میکنن



تنها چیزی که این روزا دارم فکر میکنم اینه که موقعی که دارم بهوش میام (به غیر از پدر . مادرم) دوست دارم چه کسی رو ببینم.










زل زد

زل زد تو چشام .


زمانی زل زد که چشام پر اشک بود . زمانی که دلم به روزایی پر کشید که هر روز .هر ساعت. هر نفس برای قبری گریه میکردم که  از اولشم مرده ای نداشت ...      .


زل زد .


نگام از نگاش کندم , نمیخواستم بفهمه از چیزی ناراحتم . تا نگام برگردوندم گفت دیدی کم اوردی .



می خواستم بهش بگم خیلی وقته کم اوردم و .....

میگه

میگه : احساس وقتی پوچ باشه راحت میاد و میره


میگه :هرچیزی دلیل داره , منم خستم . خستگی من دلیل داره , دلیلش رو به رو شدن با واقعیت هایی بود که جذابیتی نداشت


 کاش میدونستی ....