امروز اصلا روز خوبی نبود . موبایلم چند روزی بود که یهطرفه شده بود . 110 تومن اومده بود . امروز که از خواب بیدار شدمدیدم قطعه . پول رو گرفتم و رفتم دفتر مخابراتی . واریز کردم و فیشش رو دادم به متصدی ا تلفنم رو وصل کنه وای خانومه گفت به غیر از این شما میان دوره دارید ( میان دوه چیست : اگر در عرض 1 اه و نیم پول موبایل شما از 100 بیشتر بیاد تلفن شما قط مشه و تا وقتی این پول اریز نشه خبی از وصل شدن نیست) ببخشید میتونید ببینید چقدره به بعد از چند دقیقه با لبخند 200 تومن وای من این حالت رو 2 بار داشتم 1. موقع اعلام نتایج ککر و 2. موقعی گفتن پدر بزرگت فوت شده نمی دونم داشتم سکته میکردم
سرم درد میکنه امروز اصلا درس نخوندم حوصله کلاس رو ندارم پیش خودم فکر میکنم بنده خدا عادله معلم زبانم چه گناهی کرده که بد اخلاقی های منرو تحمل کنه .
امروز پسر ,عمم هم به دنیا اومد .
و دقیقا 2 هفته دیگه عروسیه امیر ه و فرداش هم امیر بعد ار 31 سال از این خوه میره نباید حس خوبی باشه اما هیچ کاریش نمیشه کرد
امروز اصلا حال و حوصله ندارم . طوری که حتی با عادله معلم زبانم هم سرسنگین بودم البته خودشم سرحال نبود . دیشب اسکیت تو خیابون بد نبود خدارو شکر اتفاقی هم نیفتاد . بعضی وقتا نمیدونم چرا انقدر دلم میگیره . امیر هم امروز رفت مشهد دیگه کم کم باید خودمون برای عروسیش اماده کنیم . اصلا حوصله عروسیرو هم ندارم . داشتم فکر میکردم چیمیشد به جا غولی که برای ارزوها تو قصه ها میگن هست غولی برای جواب دادن به سوالامون بود وای اگه میشد .