یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

یادداشت های شخصی من از روزگاری که گذشت و میگذره

تظاهر

زن: خانوم ا.س من افسردگی دارم . باید چیکارکنم


خانوم ا.س : نه شما افسرده نیستید 


زن:نه بخدا من افسرده ام


واسش شروع کرد به توضیح دادن . اینکه ادمی که افسرده هست خودش نمی دونه مشکلش چیه . مثل یه ادم دیوونه میمونه که فکر میکنه خودش هیچ مشکلی نداره و بقیه ادما مشکل دارن .


زن یکم اروم شد . شروع کرد به حرف زدن اخه میدونی....


بعضی وقت ها ما تضاهر به یه کاری یا احساسی میکنیم .

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:00 ب.ظ

۱تا غلط املایی
تظاهر نه تضاهر

یک زن دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:11 ب.ظ http://radepayeman.blogsky.com

وقتی مجبوریم به زبان شیرین عربی نگارش کنیم این مصیبت ها هم پیش میاد دیگه.....اما کاش یاد بگیریم نقص ها رو نبینیم...

زهرا دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:07 ب.ظ

بعضی وقتا نه خیلی وقتا. تظاهر.... تظاهر...... چه کلمه ی آشنایی. شاید تنها کلمه ای که این روزها در بین این همه کلمه های غریب می بینیم همینه . عادت به تظاهر میکنیم واسه اینکه فکر میکنیم آدما از خود واقعی ما خوششون نمیاد یا ممکنه که بهمون حسودی کنن و بهمون ضربه بزنن. اما نمیدونیم که بدون تظاهر هم میشه خوب زندگی کرد و بی ریا لبخند زد. میشه خوب بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد